به نام او
الا یا ایهاالبابا، مکن عیب معدلها!
که درس آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها!
مرا در منزل خانه، چه جای عیش، چون هر دم
مامان فریاد می دارد: شدی از درس، غافل ها!
مرا دائم بابا گوید: فقط بنما تو خرخوانی!
رسند از خواندن و مردن، به دانشگاه، عاقلها!
شب تاریک و حجم درس و گردابی به نام جبر
کجا دانند حال ما، به خواب اندر، معلمها!
همه کارم شده دائم، زبر سازم مطالب را
از این سو فرمول شیمی، از آن سو هم مسائلها
خدا را، آقای حاجی! ز حجم درس ما کم کن
مگر یک دم بیاسایند، زبان بسته، محصلها!
گره از کار درس ما، چه کس خواهد که بگشاید؟
ز بی برنامگیهاشان، چه خون افتاد در دلها!
هرکس تبادل لینک میکنه حتما بگه.
|
متن دلخواه شما
|
|